معنی فارسی keep something warm for someone

B2

چیزی را گرم نگه‌داشتن برای کسی، معمولاً به منظور پیشگیری از سرد شدن.

To maintain the warmth of an object for another person.

example
معنی(example):

آیا می‌توانی سوپ را برای من گرم نگه‌داری؟

مثال:

Can you keep the soup warm for me?

معنی(example):

او نان را تا زمان شام گرم نگه داشت.

مثال:

She kept the bread warm until dinner.

معنی فارسی کلمه keep something warm for someone

: معنی keep something warm for someone به فارسی

چیزی را گرم نگه‌داشتن برای کسی، معمولاً به منظور پیشگیری از سرد شدن.