معنی فارسی keep wicket
B2در کریکت به معنای نگهداری از دروازهها توسط بازیکن.
To perform the role of wicketkeeper in the game of cricket.
- verb
verb
معنی(verb):
To act as wicket-keeper
example
معنی(example):
در کریکت، بازیکن باید ویکت را نگه دارد.
مثال:
In cricket, the player needs to keep wicket.
معنی(example):
او یاد گرفت که ویکت را نگه دارد تا به تیمش کمک کند.
مثال:
He learned to keep wicket to help his team.
معنی فارسی کلمه keep wicket
:
در کریکت به معنای نگهداری از دروازهها توسط بازیکن.