معنی فارسی keepings

B1

چیزهایی که ذخیره یا نگهداری شده‌اند، به ویژه اشیاء با ارزش sentimental.

Items that are kept or preserved, especially sentimental things.

example
معنی(example):

نگهداری از این خانه قدیمی جذاب است.

مثال:

The keepings of this old house are fascinating.

معنی(example):

او نگهداری‌هایی از دوران کودکی‌اش را گرامی می‌داشت.

مثال:

He cherished the keepings from his childhood.

معنی فارسی کلمه keepings

: معنی keepings به فارسی

چیزهایی که ذخیره یا نگهداری شده‌اند، به ویژه اشیاء با ارزش sentimental.