معنی فارسی kernetty
B2کرنتی، توصیفکنندهٔ چیزی که سریع و کارآمد در واکنش یا عملکرد است.
Descriptive of something that is quick and efficient in reaction or performance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کنترلکننده در بازی بسیار کرنتی بود و به سرعت به ورودیها پاسخ میداد.
مثال:
The controller in the game was very kernetty, responding quickly to inputs.
معنی(example):
روش کرنتی او در حل مسائل تیم را تحتتأثیر قرار داد.
مثال:
Her kernetty approach to problem-solving impressed the team.
معنی فارسی کلمه kernetty
:
کرنتی، توصیفکنندهٔ چیزی که سریع و کارآمد در واکنش یا عملکرد است.