معنی فارسی kernish

B2

کرنیش، توصیف‌کنندهٔ ویژگی‌های خاص و منحصر به فرد یک زبان یا سبک.

Descriptive of unique and specific characteristics of a language or style.

example
معنی(example):

لهجه‌ای که توسط محلی‌ها صحبت می‌شود کیفیت کرنیش دارد.

مثال:

The dialect spoken by the locals has a kernish quality.

معنی(example):

سبک نوشتاری او دارای جذابیت کرنیش است که آن را منحصر به فرد می‌کند.

مثال:

His writing style has a kernish charm that makes it unique.

معنی فارسی کلمه kernish

: معنی kernish به فارسی

کرنیش، توصیف‌کنندهٔ ویژگی‌های خاص و منحصر به فرد یک زبان یا سبک.