معنی فارسی khalal

A2

حلال، به موادی اطلاق می‌شود که مطابق با قوانین اسلامی مجاز و قابل مصرف هستند.

Referring to food that is permissible to eat according to Islamic law.

example
معنی(example):

او قبل از سرو کردن غذا اطمینان حاصل کرد که حلال است.

مثال:

He made sure the food was halal before serving it.

معنی(example):

بسیاری از رستوران‌ها اکنون گزینه‌های حلال را برای مشتریان خود ارائه می‌دهند.

مثال:

Many restaurants now offer halal options for their customers.

معنی فارسی کلمه khalal

: معنی khalal به فارسی

حلال، به موادی اطلاق می‌شود که مطابق با قوانین اسلامی مجاز و قابل مصرف هستند.