معنی فارسی kicksorter
B1وسیلهای که برای مرتبسازی و دستهبندی کفشها استفاده میشود.
A device designed for sorting and organizing shoes.
- noun
noun
معنی(noun):
A device for analyzing the amplitudes of electrical pulses.
example
معنی(example):
کیکسورتر یک وسیله جدید برای مرتبسازی کفشها به صورت کارآمد است.
مثال:
The kicksorter is a new gadget for sorting shoes efficiently.
معنی(example):
او از کیکسورتر برای سازماندهی مجموعه کفشهای ورزشیاش استفاده کرد.
مثال:
She used the kicksorter to organize her collection of sneakers.
معنی فارسی کلمه kicksorter
:
وسیلهای که برای مرتبسازی و دستهبندی کفشها استفاده میشود.