معنی فارسی kidcote
B1ساختمانی کوچک برای مراقبت از بزهای جوان.
A small building for the care of young goats.
- NOUN
example
معنی(example):
کیدکوت قدیمی یک مکان دنج برای بچه بزها بود.
مثال:
The old kidcote was a cozy spot for young goats.
معنی(example):
او یک کیدکوت جدید برای بزهای بچه در حیاط ساخت.
مثال:
He built a new kidcote for the baby goats in the yard.
معنی فارسی کلمه kidcote
:
ساختمانی کوچک برای مراقبت از بزهای جوان.