معنی فارسی kidang
B2رقص محلی که به ویژه در مراسمهای خاص اجرا میشود.
A local dance performed especially during specific ceremonies.
- NOUN
example
معنی(example):
کیدان رقص سنتی است که در جشنوارهها اجرا میشود.
مثال:
Kidang is a traditional dance performed at festivals.
معنی(example):
آنها کیدان را به زیبایی در رویداد فرهنگی نشان دادند.
مثال:
They showcased the kidang beautifully at the cultural event.
معنی فارسی کلمه kidang
:
رقص محلی که به ویژه در مراسمهای خاص اجرا میشود.