معنی فارسی kiddles
A1اصطلاح غیررسمی برای اشاره به بچههای کوچک و بازیگوش.
An informal term for small children.
- noun
noun
معنی(noun):
A kind of fishweir resembling a wattle or fence.
example
معنی(example):
کودکان امروز خیلی سر و صدا میکنند.
مثال:
The kiddles are being very noisy today.
معنی(example):
من بچهها را در باغ بازی میدیدم.
مثال:
I saw the kiddles playing in the garden.
معنی فارسی کلمه kiddles
:
اصطلاح غیررسمی برای اشاره به بچههای کوچک و بازیگوش.