معنی فارسی kidlet
A2کودک کوچک، به ویژه یک بچه یا نوزاد که هنوز به سنین بزرگسالی نرسیده است.
A small child, especially a very young one.
- NOUN
example
معنی(example):
کودک کوچک در پارک به شادی بازی کرد.
مثال:
The kidlet played happily in the park.
معنی(example):
او کودک کوچک خود را در یک لباس قشنگ پوشاند.
مثال:
She dressed her kidlet in a cute outfit.
معنی فارسی کلمه kidlet
:
کودک کوچک، به ویژه یک بچه یا نوزاد که هنوز به سنین بزرگسالی نرسیده است.