معنی فارسی kidney bean

A2

نوعی لوبیا با شکل خاص که معمولاً در غذاهای مختلف استفاده می‌شود.

A type of legume that is dark red and shaped like a kidney.

noun
معنی(noun):

A variety of common bean, Phaseolus vulgaris, with a dark-red skin.

example
معنی(example):

دوست دارم لوبیا کلیوی را به سالادم اضافه کنم.

مثال:

I like to add kidney beans to my salad.

معنی(example):

لوبیا کلیوی سرشار از پروتئین است.

مثال:

Kidney beans are rich in protein.

معنی فارسی کلمه kidney bean

: معنی kidney bean به فارسی

نوعی لوبیا با شکل خاص که معمولاً در غذاهای مختلف استفاده می‌شود.