معنی فارسی kidney dish

B1

ظرفی که عموماً در اتاق عمل برای قرار دادن ابزارها استفاده می‌شود.

A shallow bowl used for holding surgical instruments or medical waste.

example
معنی(example):

پزشک در جراحی از ظرف کلیه استفاده کرد.

مثال:

The doctor used a kidney dish in the surgery.

معنی(example):

ظرف کلیه برای نگهداری ابزارهای جراحی استفاده می‌شود.

مثال:

A kidney dish is used to hold surgical instruments.

معنی فارسی کلمه kidney dish

: معنی kidney dish به فارسی

ظرفی که عموماً در اتاق عمل برای قرار دادن ابزارها استفاده می‌شود.