معنی فارسی kidney failure
B2وضعیتی پزشکی که در آن کلیهها نمیتوانند به طور مؤثر کار کنند.
A medical condition where the kidneys lose their ability to function.
- NOUN
example
معنی(example):
نارسایی کلیه میتواند بسیار جدی باشد.
مثال:
Kidney failure can be very serious.
معنی(example):
او سال گذشته به نارسایی کلیه مبتلا شده بود.
مثال:
He was diagnosed with kidney failure last year.
معنی فارسی کلمه kidney failure
:
وضعیتی پزشکی که در آن کلیهها نمیتوانند به طور مؤثر کار کنند.