معنی فارسی kidneylipped
B1دارای لبهای شبیه به کلیه، یک توصیف گرافیکی.
Having lips that resemble the shape of kidneys.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنرمند مجسمهای از موجودی با لبهای کلیوی ساخت.
مثال:
The artist created a sculpture of a kidneylipped creature.
معنی(example):
او ویژگیهای شخصیت تخیلی را بهعنوان داشتن لبهای کلیوی توصیف کرد.
مثال:
She described the fictional character as having kidneylipped features.
معنی فارسی کلمه kidneylipped
:
دارای لبهای شبیه به کلیه، یک توصیف گرافیکی.