معنی فارسی kidnappee

B1

فردی که به‌طور غیرقانونی ربوده می‌شود.

A person who has been abducted or kidnapped.

example
معنی(example):

آدم‌ربوده‌شده بعد از چند روز توانست فرار کند.

مثال:

The kidnappee managed to escape after a few days.

معنی(example):

پلیس آدم‌ربوده‌شده را در یک مکان دورافتاده پیدا کرد.

مثال:

The police found the kidnappee in a remote location.

معنی فارسی کلمه kidnappee

: معنی kidnappee به فارسی

فردی که به‌طور غیرقانونی ربوده می‌شود.