معنی فارسی kikuel
B1کیکوئل، نوعی پارچه با رنگهای زنده که در صنایع نساجی استفاده میشود.
A colorful fabric often used in textile production.
- NOUN
example
معنی(example):
کیکوئل به خاطر رنگهای زندهاش در تولید پارچه شناخته شده است.
مثال:
Kikuel is known for its vibrant colors in textile production.
معنی(example):
بسیاری از طراحان مد پارچههای کیکوئل را در مجموعههای خود گنجاندهاند.
مثال:
Many fashion designers incorporate kikuel fabrics into their collections.
معنی فارسی کلمه kikuel
:
کیکوئل، نوعی پارچه با رنگهای زنده که در صنایع نساجی استفاده میشود.