معنی فارسی kill ratio
B1نسبت بین تعداد دشمنان کشته شده و تعداد دفعات کشته شدن خود.
The ratio of enemies killed compared to the number of times one's own character is killed.
- NOUN
example
معنی(example):
نسبت کشتن تیم بعد از آموزش بهتر بهبود یافت.
مثال:
The team's kill ratio improved after better training.
معنی(example):
در گیمینگ، نسبت کشتن بالا به معنای پیروزیهای بیشتر است.
مثال:
In gaming, a high kill ratio means more victories.
معنی فارسی کلمه kill ratio
:
نسبت بین تعداد دشمنان کشته شده و تعداد دفعات کشته شدن خود.