معنی فارسی kill oneself laughing
B2عبارتی است که برای بیان شدت خنده و شادی استفاده میشود.
An expression indicating extreme amusement or laughter.
- IDIOM
example
معنی(example):
آن شوخی باعث شد که از خنده بمی رم.
مثال:
That joke made me kill myself laughing.
معنی(example):
او همیشه از شوخیهای او از خنده میمیرد.
مثال:
She always kills herself laughing at his jokes.
معنی فارسی کلمه kill oneself laughing
:
عبارتی است که برای بیان شدت خنده و شادی استفاده میشود.