معنی فارسی killing field
B2میدان کشتار، محلی که در آن قتل‌عام یا اقدامات خشونت‌آمیز صورت گرفته است.
An area where a large number of people have been killed, often in conflict or genocide.
- noun
noun
معنی(noun):
The field of fire of a machine gun or artillery.
معنی(noun):
A place of mass slaughter, especially the Killing Fields of Cambodia.
example
معنی(example):
میدان کشتار یک مکان تاریخی بود.
مثال:
The killing field was a historical site.
معنی(example):
ما در کلاس درباره میدان کشتار یاد گرفتیم.
مثال:
We learned about the killing field in class.
معنی فارسی کلمه killing field
:
میدان کشتار، محلی که در آن قتل‌عام یا اقدامات خشونت‌آمیز صورت گرفته است.
