معنی فارسی kilorad
B1کیلو راد واحدی برای اندازهگیری دوز تشعشع است که معادل هزار راد میباشد.
A unit of absorbed radiation dose, equivalent to one thousand rads.
- NOUN
example
معنی(example):
کیلو راد برای کمیسازی تشعشعات جذب شده استفاده میشود.
مثال:
Kilorad is used to quantify absorbed radiation.
معنی(example):
یک کیلو راد معادل ۱۰۰۰ راد است.
مثال:
One kilorad is equal to 1,000 rads.
معنی فارسی کلمه kilorad
:
کیلو راد واحدی برای اندازهگیری دوز تشعشع است که معادل هزار راد میباشد.