معنی فارسی kilorads
B1کیلو رادها جمع کلمه کیلو راد هستند و برای اندازهگیری میزان دوز تشعشع جذب شده به کار میروند.
The plural form of kilorad, referring to multiple units of absorbed radiation dose.
- NOUN
example
معنی(example):
کارکنان در صنایع هستهای میزان کیلو راد تماس را تحت نظر دارند.
مثال:
Workers in nuclear industries monitor kilorads of exposure.
معنی(example):
حد ایمنی در چند کیلو راد در سال تعیین شده است.
مثال:
The safety limit is set at a few kilorads per year.
معنی فارسی کلمه kilorads
:
کیلو رادها جمع کلمه کیلو راد هستند و برای اندازهگیری میزان دوز تشعشع جذب شده به کار میروند.