معنی فارسی kinematograph
B1کینماتوگراف، ابزاری برای فیلمبرداری و نمایش فیلمهای متحرک که در اوایل قرن بیستم توسعه یافت.
An early apparatus for the recording and displaying of motion pictures.
- noun
noun
معنی(noun):
A camera that could develop its own film and served as its own projector.
example
معنی(example):
کینماتوگراف یک دستگاه اولیه برای فیلمبرداری و نمایش فیلمهای متحرک بود.
مثال:
The kinematograph was an early device for filming and projecting motion pictures.
معنی(example):
اختراعات کینماتوگراف را برای زنده کردن داستانها بر روی صفحه ایجاد کردند.
مثال:
Inventors created the kinematograph to bring stories to life on screen.
معنی فارسی کلمه kinematograph
:
کینماتوگراف، ابزاری برای فیلمبرداری و نمایش فیلمهای متحرک که در اوایل قرن بیستم توسعه یافت.