معنی فارسی king snake

B1

نوعی مار غیرسمی که به خاطر رفتار آرام و زیبا بودنش به عنوان حیوان خانگی نگهداری می‌شود.

A type of non-venomous snake, often seen in captivity for its docile nature.

noun
معنی(noun):

Any of various colubrid snakes of the genus Lampropeltis.

example
معنی(example):

یک مار کینگ بر روی مسیر خزید.

مثال:

A king snake slithered across the path.

معنی(example):

مارهای کینگ به دلیل طبیعت آرامشان معمولاً به عنوان حیوان خانگی نگهداری می‌شوند.

مثال:

King snakes are often kept as pets due to their calm nature.

معنی فارسی کلمه king snake

: معنی king snake به فارسی

نوعی مار غیرسمی که به خاطر رفتار آرام و زیبا بودنش به عنوان حیوان خانگی نگهداری می‌شود.