معنی فارسی kingies
B1گروهی از افراد که به عنوان دوستان نزدیک یا همتیمی شناخته میشوند، و معمولاً با هم فعالیت میکنند.
A group of individuals recognized as close friends or teammates, often engaging in shared activities.
- noun
noun
معنی(noun):
The kingfisher, Alcedo atthis.
معنی(noun):
A term of address for a king.
example
معنی(example):
کودکان گروه دوستان خود را کینگیز نامیدند.
مثال:
The children called their group of friends the kingies.
معنی(example):
آنها همهچیز را همانطور که کینگیز انجام میدهند، به اشتراک گذاشتند.
مثال:
They shared everything as kingies do.
معنی فارسی کلمه kingies
:
گروهی از افراد که به عنوان دوستان نزدیک یا همتیمی شناخته میشوند، و معمولاً با هم فعالیت میکنند.