معنی فارسی kingliest
B1پادشاهیترین، به معنای بالاترین درجهای از پادشاه بودن یا بهترین ویژگیها و صفات یک پادشاه را داشتن.
Most king-like; exhibiting the highest qualities or traits of a king.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of or belonging to a king or kings; exercised by a king.
معنی(adjective):
Characteristic of kings, majestic, regal.
example
معنی(example):
او در مراسم، با پادشاهیترین لباسها حاضر شد.
مثال:
He wore the kingliest robes at the ceremony.
معنی(example):
در بین تمام فرمانروایان، او پادشاهیترین بود.
مثال:
Among all the rulers, he was the kingliest of them all.
معنی فارسی کلمه kingliest
:
پادشاهیترین، به معنای بالاترین درجهای از پادشاه بودن یا بهترین ویژگیها و صفات یک پادشاه را داشتن.