معنی فارسی kings knight

B2

شوالیه‌ای که تحت فرمان شاه است و وظیفه دفاع و حمایت از او را دارد.

A knight who serves and protects the king in a monarchy.

example
معنی(example):

شوالیه شاه با شجاعت قلعه را دفاع کرد.

مثال:

The king's knight defended the castle bravely.

معنی(example):

در بازی، شوالیه شاه به شکل L حرکت می‌کند.

مثال:

In the game, the king's knight moves in an L-shape.

معنی فارسی کلمه kings knight

: معنی kings knight به فارسی

شوالیه‌ای که تحت فرمان شاه است و وظیفه دفاع و حمایت از او را دارد.