معنی فارسی kinsmanship
B1کینزمنشی، معنای روابط خانوادگی و حمایت متقابل میان افراد خانواده.
The quality of being related to or sharing a bond with family members.
- NOUN
example
معنی(example):
کینزمنشی در بسیاری از فرهنگها مهم است.
مثال:
Kinsmanship is important in many cultures.
معنی(example):
آنها در جشنواره کینزمنشی خود را جشن گرفتند.
مثال:
They celebrated their kinsmanship during the festival.
معنی فارسی کلمه kinsmanship
:
کینزمنشی، معنای روابط خانوادگی و حمایت متقابل میان افراد خانواده.