معنی فارسی kipskins

B1

کپسکی‌ها به پوست‌های خاصی اشاره دارند که معمولاً در صنایع دستی و مصارف سنتی کاربرد دارند.

Kipskins refer to a type of skin or hide often used in craft and traditional practices.

example
معنی(example):

کشاورز در حین تمیز کردن انبار کپسکی‌ها را پیدا کرد.

مثال:

The farmer found kipskins while cleaning the shed.

معنی(example):

کپسکی‌ها معمولاً در هنرهای سنتی استفاده می‌شوند.

مثال:

Kipskins are often used in traditional crafts.

معنی فارسی کلمه kipskins

: معنی kipskins به فارسی

کپسکی‌ها به پوست‌های خاصی اشاره دارند که معمولاً در صنایع دستی و مصارف سنتی کاربرد دارند.