معنی فارسی kirkify
B1کیرکی کردن، به معنای ایجاد فضایی از آرامش و رفاقت در یک برنامه یا رویداد.
To make something more informal or friendly, often by introducing elements of a social atmosphere.
- VERB
example
معنی(example):
بگذارید برنامههای خود را برای آخر هفته کیرکی کنیم.
مثال:
Let's kirkify our plans for the weekend.
معنی(example):
او سعی کرد دستور کار جلسه را کیرکی کند.
مثال:
He tried to kirkify the meeting agenda.
معنی فارسی کلمه kirkify
:
کیرکی کردن، به معنای ایجاد فضایی از آرامش و رفاقت در یک برنامه یا رویداد.