معنی فارسی kirkinhead
B1کیرکینهد، نام یک مکان جغرافیایی، شهری در انگلستان، با تاریخ و چشمانداز خاص خود.
A geographical location, specifically a town in England with a notable maritime history.
- NOUN
example
معنی(example):
او در کیرکینهد زندگی میکند، شهری در کنار دریا.
مثال:
He lives in Kirkinhead, a town by the sea.
معنی(example):
کیرکینهد دارای تاریخ دریایی غنی است.
مثال:
Kirkinhead has a rich maritime history.
معنی فارسی کلمه kirkinhead
:
کیرکینهد، نام یک مکان جغرافیایی، شهری در انگلستان، با تاریخ و چشمانداز خاص خود.