معنی فارسی kitchen midden

C1

خرابهٔ آشپزخانه، انباشت زباله‌های غذایی و اشیای روزمره در نزدیکی مناطق مسکونی باستانی است.

A refuse heap from a kitchen, containing remains of food and household items.

example
معنی(example):

باستان شناسان یک خرابهٔ آشپزخانه پر از آثار باستانی را کشف کردند.

مثال:

The archaeologists discovered a kitchen midden full of ancient artifacts.

معنی(example):

یک خرابهٔ آشپزخانه بینش‌هایی دربارهٔ رژیم غذایی انسان‌های گذشته ارائه می‌دهد.

مثال:

A kitchen midden provides insights into past human diets.

معنی فارسی کلمه kitchen midden

: معنی kitchen midden به فارسی

خرابهٔ آشپزخانه، انباشت زباله‌های غذایی و اشیای روزمره در نزدیکی مناطق مسکونی باستانی است.