معنی فارسی kitchen police
B1پلیس آشپزخانه، به معنای شخصی است که نظارت میکند تا قوانین آشپزی در یک محیط رعایت شود.
A humorous term for someone who enforces kitchen rules and standards.
- NOUN
example
معنی(example):
پلیس آشپزخانه اطمینان حاصل میکند که همه قوانین آشپزی را رعایت میکنند.
مثال:
The kitchen police makes sure everyone follows the cooking rules.
معنی(example):
در خانواده ما، مامان پلیس آشپزخانه است!
مثال:
In our family, mom is the kitchen police!
معنی فارسی کلمه kitchen police
:
پلیس آشپزخانه، به معنای شخصی است که نظارت میکند تا قوانین آشپزی در یک محیط رعایت شود.