معنی فارسی kittening

B2

عمل زایمان گربه‌ها، زمانی که گربه‌ها بچه‌گربه‌ها را به دنیا می‌آورند.

The process of a cat giving birth to kittens.

verb
معنی(verb):

To give birth to kittens.

noun
معنی(noun):

The giving birth of kittens

example
معنی(example):

فرآیند بچه‌گربه زایی می‌تواند هیجان‌انگیز باشد.

مثال:

The kittening process can be exciting to watch.

معنی(example):

این معمولاً وقتی یک گربه بچه‌هایش را دارد، بچه‌گربه زایی نامیده می‌شود.

مثال:

This is often called kittening when a cat has its young.

معنی فارسی کلمه kittening

: معنی kittening به فارسی

عمل زایمان گربه‌ها، زمانی که گربه‌ها بچه‌گربه‌ها را به دنیا می‌آورند.