معنی فارسی klatches
B1گردهماییهای دوستانه و غیررسمی که معمولاً برای گفتوگو و تبادل نظر برگزار میشوند.
Informal gatherings for discussion, usually among friends or members of a community.
- noun
noun
معنی(noun):
An informal social gathering, especially one held over coffee for the purpose of conversation.
example
معنی(example):
محله یک سری گردهمایی برگزار کرد تا روحیه جامعه را تقویت کند.
مثال:
The neighborhood held a series of klatches to foster community spirit.
معنی(example):
او در چندین گردهمایی شرکت کرد تا مسائل محلی را بررسی کند.
مثال:
She attended several klatches to discuss local issues.
معنی فارسی کلمه klatches
:
گردهماییهای دوستانه و غیررسمی که معمولاً برای گفتوگو و تبادل نظر برگزار میشوند.