معنی فارسی klatsch

B1 /klætʃ/

یک گردهمایی غیررسمی معمولاً برای صحبت درباره موضوعات مختلف به ویژه شایعات.

An informal gathering for conversation, especially one that involves gossip.

noun
معنی(noun):

An informal social gathering, especially one held over coffee for the purpose of conversation.

example
معنی(example):

بانوان از یک گردهمایی شاداب در حین نوشیدن قهوه لذت بردند.

مثال:

The ladies enjoyed a lively klatsch over coffee.

معنی(example):

او این گردهمایی را بیشتر به عنوان یک گردهمایی غیررسمی توصیف کرد تا یک جلسه رسمی.

مثال:

He described the gathering as more of a klatsch than a formal meeting.

معنی فارسی کلمه klatsch

: معنی klatsch به فارسی

یک گردهمایی غیررسمی معمولاً برای صحبت درباره موضوعات مختلف به ویژه شایعات.