معنی فارسی klipbok
B1کتابی که در آن صفحات را میتوان به روشهای مختلف تزئین یا چیده و بهکار برد.
A book in which pages can be decorated or arranged in various ways.
- NOUN
example
معنی(example):
من یک کلیپبوک برای سازماندهی دستورهای غذاییام ایجاد کردم.
مثال:
I created a klipbok to organize my recipes.
معنی(example):
کلیپبوک حاوی بسیاری از تصاویر و یادگاریها است.
مثال:
The klipbok contains many pictures and mementos.
معنی فارسی کلمه klipbok
:
کتابی که در آن صفحات را میتوان به روشهای مختلف تزئین یا چیده و بهکار برد.