معنی فارسی knapweed
B2 /ˈnæpwiːd/نوعی گیاه وحشی که به طور معمول در مزارع و کنار جادهها یافت میشود.
A type of wildflower known to be invasive.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of various common weeds of the genus Centaurea
example
معنی(example):
گل زردچوبه میتواند مهاجم باشد.
مثال:
Knapweed can be invasive.
معنی(example):
کشاورزان اغلب با زردچوبه مشکل دارند.
مثال:
Farmers often struggle with knapweed.
معنی فارسی کلمه knapweed
:
نوعی گیاه وحشی که به طور معمول در مزارع و کنار جادهها یافت میشود.