معنی فارسی knar
B1 /nɑɹ/یک برآمدگی یا ناهمواری در تنه درخت که به خاطر بیماری یا آسیب میباشد.
A growth or knot on a tree trunk.
- noun
noun
معنی(noun):
A knot or burl in a tree; a knurl, a gnarl.
example
معنی(example):
کُنار ویژگی جالبی از درخت است.
مثال:
The knar is an interesting feature of the tree.
معنی(example):
آنها یک کُنار در جنگل پیدا کردند.
مثال:
They found a knar in the forest.
معنی فارسی کلمه knar
:
یک برآمدگی یا ناهمواری در تنه درخت که به خاطر بیماری یا آسیب میباشد.