معنی فارسی knetch
B1ابزاری سنتی که ممکن است به عنوان تزئین یا استفاده عملی باشد.
A traditional item or tool that may serve decorative or practical purposes.
- OTHER
example
معنی(example):
کنچ از مواد محلی ساخته شده بود.
مثال:
The knetch was handmade from local materials.
معنی(example):
او یک کنچ بهعنوان هدیه تولدش دریافت کرد.
مثال:
She received a knetch as a gift for her birthday.
معنی فارسی کلمه knetch
:
ابزاری سنتی که ممکن است به عنوان تزئین یا استفاده عملی باشد.