معنی فارسی knight commander
B2فرمانده شوالیه، ردهای بالای نظامی در ارتش.
A high-ranking officer in the knights' hierarchy.
- NOUN
example
معنی(example):
فرمانده شوالیه ارتش را رهبری میکند.
مثال:
The knight commander leads the army.
معنی(example):
یک فرمانده شوالیه باید شجاع و دانا باشد.
مثال:
A knight commander must be brave and wise.
معنی فارسی کلمه knight commander
:
فرمانده شوالیه، ردهای بالای نظامی در ارتش.