معنی فارسی knightage
B1دوران شوالیهگری، زمانی که شوالیهها وجود داشتند و فرهنگ خاص خود را داشتند.
The era or period characterized by the presence of knights.
- noun
noun
معنی(noun):
Knighthood; state of being a knight
معنی(noun):
Knights collectively
example
معنی(example):
در دوران شوالیهگری، جنگجویان مورد احترام بودند.
مثال:
During the knightage, warriors were revered.
معنی(example):
دوران شوالیهگری معمولاً در داستانها رمانتیک میشود.
مثال:
The knightage is often romanticized in stories.
معنی فارسی کلمه knightage
:
دوران شوالیهگری، زمانی که شوالیهها وجود داشتند و فرهنگ خاص خود را داشتند.