معنی فارسی knitwear
B1لباسهایی که با بافتنی تهیه شدهاند، معمولاً در فصلهای سرد استفاده میشوند.
Clothing made from knitted fabric, often worn for warmth.
- noun
noun
معنی(noun):
Knitted garments
example
معنی(example):
او عاشق پوشیدن لباسهای بافته شده خانگی است.
مثال:
She loves wearing homemade knitwear.
معنی(example):
لباسهای بافتنی در زمستان محبوب هستند.
مثال:
Knitwear is popular in winter.
معنی فارسی کلمه knitwear
:
لباسهایی که با بافتنی تهیه شدهاند، معمولاً در فصلهای سرد استفاده میشوند.