معنی فارسی knuckleduster
B1وسیلهای فلزی که به دستان نصب میشود تا در درگیریها کارایی داشته باشد.
A metal weapon worn on the knuckles for fighting.
- noun
noun
معنی(noun):
A weapon made of metal worn around the knuckles that strengthens the impact of a punch; brass knuckles.
example
معنی(example):
او برای دفاع شخصی یک دندانورز پوشیده بود.
مثال:
He wore a knuckleduster for self-defense.
معنی(example):
دندانورز در برخی کشورها غیرقانونی است.
مثال:
The knuckleduster is illegal in some countries.
معنی فارسی کلمه knuckleduster
:
وسیلهای فلزی که به دستان نصب میشود تا در درگیریها کارایی داشته باشد.