معنی فارسی kommos
B2کوموس، یک نوع نواختن یا آواز غمگین که برای ابراز درد و اندوه استفاده میشود.
A lament or mournful song, typically performed in a context of loss or sorrow.
- NOUN
example
معنی(example):
کوموس یک ناله سنتی بود که در مراسم تدفین خوانده میشد.
مثال:
The kommos was a traditional lament sung at funerals.
معنی(example):
او یک کوموس اجرا کرد تا غم خود را ابراز کند.
مثال:
She performed a kommos to express her grief.
معنی فارسی کلمه kommos
:
کوموس، یک نوع نواختن یا آواز غمگین که برای ابراز درد و اندوه استفاده میشود.