معنی فارسی kopagmiut
B1کلمهای که به یک گروه خاص از مردم بومی در نواحی قطبی مربوط میشود که به خاطر شیوههای زندگی و مهارتهای خاص خود شناخته میشوند.
Referring to a group of indigenous people known for their unique cultural practices and skills, particularly in hunting.
- NOUN
example
معنی(example):
مردم کوپاگمیوت به خاطر مهارتهای سنتی شکار خود شناخته شدهاند.
مثال:
The kopagmiut people are known for their traditional hunting skills.
معنی(example):
فرهنگ کوپاگمیوت تاریخ غنی در منطقه قطب شمال دارد.
مثال:
Kopagmiut culture has a rich history in the Arctic region.
معنی فارسی کلمه kopagmiut
:
کلمهای که به یک گروه خاص از مردم بومی در نواحی قطبی مربوط میشود که به خاطر شیوههای زندگی و مهارتهای خاص خود شناخته میشوند.