معنی فارسی kopfring
B1نوعی انگشتر با معنای خاص که به وحدت یا تعهد اشاره دارد.
A type of ring that represents unity or commitment, often used in various cultural ceremonies.
- NOUN
example
معنی(example):
کپفینگ نوعی انگشتر است که نماد وحدت است.
مثال:
The kopfring is a type of ring that symbolizes unity.
معنی(example):
او در طول مراسم یک کپفینگ به منظور نشان دادن تعهدش به دست داشت.
مثال:
She wore a kopfring during the ceremony to signify her commitment.
معنی فارسی کلمه kopfring
:
نوعی انگشتر با معنای خاص که به وحدت یا تعهد اشاره دارد.