معنی فارسی kowtow
B2 /ˈkaʊˌtaʊ/تعظیم به معنای ابراز احترام یا تسلیم به کسی یا چیزی به صورت فیزیکی است.
To act in an excessively subservient manner.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
The act of kowtowing.
verb
معنی(verb):
To grovel, act in a very submissive manner.
معنی(verb):
To kneel and bow low enough to touch one’s forehead to the ground.
معنی(verb):
To bow very deeply.
example
معنی(example):
او مجبور بود به قوانین جدید احترام بگذارد.
مثال:
He had to kowtow to the new rules.
معنی(example):
در برخی فرهنگها، مردم برای نشان دادن احترام، تعظیم میکنند.
مثال:
In some cultures, people kowtow to show respect.
معنی فارسی کلمه kowtow
:
تعظیم به معنای ابراز احترام یا تسلیم به کسی یا چیزی به صورت فیزیکی است.