معنی فارسی krome

B1

کروم به یک جنس فلزی گفته می‌شود که برای جلا و زیبایی استفاده می‌شود.

A metal finish known for its shiny and reflective properties, often used in automotive design.

example
معنی(example):

او می‌خواست روی خودروی جدیدش پوشش کروم داشته باشد.

مثال:

He wanted to have a krome finish on his new car.

معنی(example):

کروم اغلب برای عناصر تزئینی در وسایل نقلیه استفاده می‌شود.

مثال:

Krome is often used for decorative elements in vehicles.

معنی فارسی کلمه krome

: معنی krome به فارسی

کروم به یک جنس فلزی گفته می‌شود که برای جلا و زیبایی استفاده می‌شود.