معنی فارسی kromogram

B1

کروماگرام یک نوع نمایش بصری است که معمولاً به فرکانس‌های صوتی مربوط می‌شود.

A visual representation related to audio frequencies, often colorful and artistic.

example
معنی(example):

هنرمند یک کروماگرام را به عنوان بخشی از نمایشگاه به نمایش گذاشت.

مثال:

The artist displayed a kromogram as part of the exhibition.

معنی(example):

کروماگرام نمایشی رنگارنگ از فرکانس‌های صوتی است.

مثال:

A kromogram is a colorful representation of sound frequencies.

معنی فارسی کلمه kromogram

: معنی kromogram به فارسی

کروماگرام یک نوع نمایش بصری است که معمولاً به فرکانس‌های صوتی مربوط می‌شود.